دو تن که فرکانس هایشان به فاصله ی یک اکتاو تفاوت دارند (به عنوان مثال، یکی دو برابر فرکانس دیگری را دارد) مشابه به نظر می رسند. انتظار می رود که آنها در از نظر موسیقیایی نام یکسانی داشته باشند. این کار
اگر افراد مورد آزمون در معرض تن خالص یک فرکانس قرار بگیرند ، f1، و از آنها خواسته شود که فرکانس را تنظیم کنند، f2 تن دوم تا این صوت به اندازه ی یک اکتاو نواک بالاتری داشته باشد، معمولا f2 را دوبرابر f1 تنظیم می کنند. اما، وقتی f1 بالای 2.5 کیلوهرتز باشد و f2 بالای 5 کیلوهرتز، تطابق اکتاو بسیار نامنظم می شود. به نظر میرسد که فاصله ی موسیقیایی یک اکتاو تنها در صورتی قابل درک است که هر دو اکتاو پایین تر از 5 کیلوهرتز باشند.
سایر ویژگی ها برای درک نواک نیز بالاتر از 5 کیلوهرتز تغییر پیدا می کنند. مجموعه ای از تن های خالص بالای 5 کیلوهرتز ملودی دلنشینی تولید نمی کنند. ممکن است بشنویم که نواک هنگامی که فرکانس تغییر می کند، عوض می شود اما فواصل موسیقیایی به طور مشخص قابل شنیدن نیستند. به علاوه، شنوندگانی که تخصصی نواک ها را می شنوند( قادرند بدون مراجعه به نت های دیگر، اسمی برای هر نت تعیین کنند) غالبا نمی توانند نت های بالای 4-5 کیلوهرتزی را نامگذاری کنند.
سمعک چیست و کاربرد آن در افراد کم شنوا
تنظیم سمعک و کاربرد آن برای افرادکم شنوا
سمعک هوشمند وایرلس در انواع برندهای مختلف